ياشار

ياشار جان تا این لحظه 14 سال و 4 ماه و 9 روز سن دارد

انگشت سوخته

سلام گلم همیشه خوش باشی این تنها خواسته منه

کوچولوی بزرگ مرد من دیروز که داشتم پیرهن باباییو

اتو میزدم گیر دادی که برا بابای منه من میخوام اتو کنم

باکمک هم اتو کردیم من لباس بابارو بهش دادم پوشیدو رفت توهم تو اتاق بودی

شب که بابایی اومد تو طبق معمول از سرو کله بیچاره بالا میرفتیbig smiley

مامانی بابایو بوسیدو به تو گفت بابایی گناه داره خسته شده

میخواستم کاری کنم که تو عقب نشینی کنی

دست از سر بابا برداری توهم رفتی یه گوشه نشستی

هی انگشته دستتو بهم نشون میدادی میگفتی ببین

گفتم چی شده با نازو غمیش اومدی بغلم گفتی اتو سوزوند

ای دادو بیداد آخه تو صبحدستت سوخته حالا میگی؟

به قول بابا لرل هاردی هم اینطور نبودن

همیشه اینطور در قبال دردا خوب مقاومت کردی

شایدم مسببش مامانه که تورو لوس بار نیاورده

ولی خداروشکر صبوری کاش همیشه اینطور باشه

آخه گلکم زندگی پستی بلندی زیاد داره ما باید

خیلی صبور باشیم

انگشتت تاول زده بود الهی بگردم حاتا میگفتی میسوزه

برات پماد آلفا زدم فدات بشم که چه خوب از موقعیتها استفاده میکنی


تاریخ : 14 خرداد 1392 - 21:45 | توسط : كوچكولويه مامان | بازدید : 1442 | موضوع : وبلاگ | 5 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی